با حسرت های خود چه کار کنیم؟

به گزارش وبلاگ سیما، حتما برای خودتان هم پیش آمده که بیشتر از خود مصیبت و سوگ، حسرت کار های نکرده روح ما را آزار می دهد. وقتی یک رابطه عاطفی به بن بست می رسد؛ حسرت کار هایی که می توانستیم برای نجات رابطه بکنیم، اما نکردیم بیشتر از نبودن و فقدان کسی که دوستش داشتیم؛ سوهان به روح ما می کشد. یا مثلا وقتی در تنگنای مالی قرار گرفته ایم افسوس ها و حسرت هایی که به سراغمان می آیند مثل کاش پول بیشتری پس انداز می کردم.، کاش درآمدم بیشتر از این رقم ها بود. ما را از درون می فرسایند.

با حسرت های خود چه کار کنیم؟

به نظر می رسد این حسرت ها علت اصلی رنج و ناراحتی ما بعد از هر واقعه تلخ زندگی هستند. شاید اگر می توانستیم مثل بچه های دو ساله یا مجانین و آسیب دیده گان مغزی بدون حسرت باشیم؛ زندگی آسوده تری را سپری می کردیم؟ اما آیا واقعا حسرت های ما به غیر از اینکه ما را اندوهگین نمایند به هیچ دردی نمی خورند؟ دنیل. اچ. پینک نویسنده پروفروش آمریکایی اینطور فکر نمی نماید. پینک، دانش آموخته دکتری رشته حقوق از دانشگاه ییل، که پنج کتاب او در لیست پرفروش های نیویورک تایمز قرار دارند؛ در کتاب اخیرش قدرت حسرت: چگونه به عقب نگاه کردن ما را جلو می برد. به سراغ حسرت ها رفته و دست آخر 16 هزار حسرت را جمع آوردی نموده است.

پینک متوجه شده است که می توان همه حسرت ها را در چهار دسته طبقه بندی کرد:

حسرت های بنیادین مثل:

ای کاش بیشتر درس می خواندم، ای کاش بیشتر کار می کردم، ای کاش بیشتر به سلامتی ام اهمیت می دادم و ...

در واقع این دسته از حسرت ها مربوط به اموری هستند که انجام دادن یا ندادن ها باعث از بین رفتن ثبات و بستر محکم و امن زندگی ما در بلند مدت شده است.

حسرت جسارت مثل:

ای کاش به او می گفتم که دوستش دارم، ای کاش کسب و کار خودم را راه می انداختم، ای کاش جواب آن مرد زور گور را می دادم...

حسرت اخلاقی مثل:

ای کاش کار درست را انجام می دادم، ای کاش به دوستم دروغ نمی گفتم، ای کاش با همسرم صادق تر می بودم...

حسرت ارتباط مثل :

ای کاش قدر پدر و مادرم را می دانستم، ای کاش برای آشتی با دوستم پیش قدم می شدم، ای کاش جلوی نابودی رابطه مان را می گرفتم و ...

به طور کلی حسرت های ما بیشتر از کار های ننموده ما نشات می گیرد. این نویسنده مشهور آمریکایی معتقد است وقتی که بفهمیم بیشتر حسرت چه چیز هایی را می خوریم؛ می توانیم بفهمیم که چه چیز هایی برای ما بیشترین ارزش را دارند.

هر کدام از این حسرت ها چیزی بنیادین در خصوص انسانیت و در خصوص اینکه به چه چیزی در زندگی احتیاج داریم را آشکار می نمایند. دنیل پینک می گوید که اگر چه هیجان منفی این حسرت ها خواب و خوراک را از ما می گیرند، اما هر کدامشان می توانند برای رسیدن به یک زندگی بهتر چراغ راه ما باشند. با عمیق شدن در حسرت های خود می توانیم بفهمیم که چه چیز هایی یک زندگی خوب را می سازند.

پینک در مصاحبه ایی با برنامه تد می گفت وقتی می خواستم پژوهش خود در خصوص حسرت ها را آغاز کنم؛ فکر می کردم قرار است خیلی حالم گرفته گردد، اما برعکس، نتایج پژوهش خیلی دلگرم نماینده بود چرا که همه این حسرت ها نشانی زندگی خوب را می دهند.

اما پینک به وجه آسیب زای حسرت ها هم توجه نموده است. او به خوبی می داند که بعضی از حسرت ها برای سالیان در گوشه فکر ما جا خوش می نمایند و آرام آرام روان ما را فرسوده می سازند. این نویسنده حوزه علوم رفتاری و روانشناسی دو نکته را برای رویارویی با حسرت ها گوش زد می نماید. اولین کاری که ما باید برای گرفتن زهر حسرت های خود انجام دهیم این است که با شفقت و دلسوزی نسبت به خودمان با آن ها روبرو شویم و همواره آن ها را به عنوان مسائلی که دیگر در کنترل ما نیستند؛ آنالیز کنیم.

دومین توصیه پینک این است که این ژست احمقانه من هیچ افسوس و حسرتی ندارم را کنار بگذاریم و حسرت های خود را با دوستان و اطرافیان خود در میان بگذاریم. در میان گذاشتن آن ها باعث کلامی شدن و روشن شدن هر چه بیشتر حسرت های ما می گردد.

پینک با خلاقیت و دید منحصر به فرد خودش میخواهد در آخرین کتاب خود یکی از آزار دهنده ترین احساس های انسانی را به یکی از کاربردی ترین و مثبت ترین احساس های انسانی تبدیل کند یا دست کم به ما بیاموزد که بتوانیم از لا به لای این حسرت های فرسوده نماینده، راهی نو برای فردای بهتر خود هموار کنیم.

منبع: فرارو

به "با حسرت های خود چه کار کنیم؟" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "با حسرت های خود چه کار کنیم؟"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید